ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
تو
همه هستی من آیه تاریکی ست
که تورادرخود
تکرارکنان
به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد
.
.
.
من دراین آیه تو را آه کشیدم
آه
من درین آیه تو را ...به درخت وآب وآتش پیود زدم
زندگی شایدآن لحظه مسدودیست
که نگاه من
درنی نی چشمان تو خود را ویران می سازد
آه
سهم من اینست
سهم من اینست
سهم من آسمانیست که آویختن پرده ای آن را ازمن میگیر د
سهم من پایین رفتن ازیک پله متروک است
وبه چیزی درپوسیدگی وغربت واصل گشتن
سهم من گردش حزن آلودی درباغ خاطره هاست
ودراندوه صدایی جان دادن
که به من میگوید.... دستهایت رادوست میدارم
دستهایم رادرباغچه می کارم
سبزخواهدشد
میدانم....
تلاقی مبارکی است رسیدن تو با بهار
بمان گلم بمان که این بهار با تو دیدنی است
....به دلم افتاده
تمام شاعران اهل دروغند مگر آنانکه از جنس فروغند