من درد مشترکم مرافریادکن

قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی یاچیزی چنان که ببینی یاچیزی چنان که بگویی من دردمشترکم ...مرا فریادکن

من درد مشترکم مرافریادکن

قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی یاچیزی چنان که ببینی یاچیزی چنان که بگویی من دردمشترکم ...مرا فریادکن

علی محمدمحمدی

تو ای ابربهاری شاهدی که 

چگونه پابه پایت گریه کردم  

 

مبار ای آسمان دیگرتو امروز

که من دیشب به جایت گریه کردم 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
جعفر سه‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 16:46 http://www.aivangharb.blogfa.com

سلام
مراندیده بگیرید وبگذرید از من
که جز ملا نصیبی نمی برید از من
زمین سوخته ام نا امید وبی برکت
که جز مراتع نفرت نمی چرید از من

سلام دوست من
چرااین همه ناامید؟

مگه نشنیدی . . .
دمی باغم به سربردن جهان یک سرنمی ارزد . . .

علی محمد محمدی دوشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 15:17 http://ermes3.blogsky.com

تمام روز در فکر تو بودم
تمام شب برایت گریه کردم

میان کوچه های درد و غربت
چو دیدم رد پایت گریه کردم

در آن تاریکی سرد مه آلود
به آهنگ صدایت گریه کردم

سلام استاد
ممنون ازاینکه اجازه دادین ازشعرتون استفاده کنم وهمچنین افتخارداده وبقیه شعررابرایم فرستادین
امیدوارم همیشه موفق وپیروزباشین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد