من درد مشترکم مرافریادکن

قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی یاچیزی چنان که ببینی یاچیزی چنان که بگویی من دردمشترکم ...مرا فریادکن

من درد مشترکم مرافریادکن

قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی یاچیزی چنان که ببینی یاچیزی چنان که بگویی من دردمشترکم ...مرا فریادکن

لعنت جاودانه

اندکی بدی درنهاد من 

 

اندکی بدی درنهادتو 

 

اندکی بدی درنهاد ما    ...

ولعنتی جاودانه برتبار انسان فرودمی آید 

  

 

آبریزی کوچک به هرسراچه 

 

هرچندکه خلوتگه عشقی باشد  ... 

 

ازبرای آنکه شهر رابه گنداب درنشیند کفایت است