من درد مشترکم مرافریادکن

قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی یاچیزی چنان که ببینی یاچیزی چنان که بگویی من دردمشترکم ...مرا فریادکن

من درد مشترکم مرافریادکن

قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی یاچیزی چنان که ببینی یاچیزی چنان که بگویی من دردمشترکم ...مرا فریادکن

لعنت جاودانه

اندکی بدی درنهاد من 

 

اندکی بدی درنهادتو 

 

اندکی بدی درنهاد ما    ...

ولعنتی جاودانه برتبار انسان فرودمی آید 

  

 

آبریزی کوچک به هرسراچه 

 

هرچندکه خلوتگه عشقی باشد  ... 

 

ازبرای آنکه شهر رابه گنداب درنشیند کفایت است 

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
باران پنج‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 23:46

سلام اون عکس فتوشاپیتو چیکارش کردی ؟ راستی خیلی کم پیدای سرت به کجا گرم پیرمرد؟ زود زود بیا ما هم دلمون به همین چند خط شعر خوشه پاییزه برا!!!!!!!!!!!!

حافظ موسوی پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 23:21 http://www.aragife1zaneghaz.blogfa.com

سلام جان من . کلی گشتم تا بتونم مستقیم برات بنویسم و الان باید بدونی کلی هم که شده باید پیدام کنی تا شعرام رو بخونی . تو که پشیمون نمیشویش. ی شعر قشنگ که اگه خوندی و خبرم کردی تقدیمش به خودت


و لعنتی جاودانه بر تبار انسان فرود می اید
.....
...
زیبا بود که خواندم
زیبا بیا تا بخوانی ام

کلی که نه ... خیلی گشتم... اما پیداتون نکردم
کاش ردی...نشانه ای...پیغامی...

ali چهارشنبه 24 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 21:24 http://www.roozebaad.blogsky.com

سلام عزیز
عالیه
موفق باشی

ali چهارشنبه 24 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 23:48 http://www.roozebaad.blogsky.com

عزیز دل
سه ساعت نشستم همه ی وبلاگت رو از اول تا آخر خوندم
خیلی زیبا بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد