من درد مشترکم مرافریادکن

قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی یاچیزی چنان که ببینی یاچیزی چنان که بگویی من دردمشترکم ...مرا فریادکن

من درد مشترکم مرافریادکن

قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی یاچیزی چنان که ببینی یاچیزی چنان که بگویی من دردمشترکم ...مرا فریادکن

و...عشق

فرمانروایی که می کوشید تا مرزهای جنوبی کشورش را گسترش دهد،

 

با مقاومت های سرداری محلی مواجه شد و مزاحمت های سردار به حدی رسیدکه

 

خشم فرمانروا رابرانگیخت ، بنا براین او تعداد زیادی سرباز را مامور دستگیری

 

سردار کرد . عاقبت سردار و همسرش به اسارت نیروهای فرمانروا در آمدند و

 

برای محاکمه و مجازات به پایتخت فرستاده شدند.

 

فرمانروا از سردار پرسید : ای سردار ، اگر من از گناهت بگذرم و آزادت کنم ، چه

میکنی ؟

سردار پاسخ داد : ای فرمانروار، اگر از من بگذری به وطنم باز خواهم گشت

 و تا آخر عمر فرمانبردار تو خواهم بود.

 

فرمانروا پرسید : و اگر از جان همسرت در گذرم ، آن گاه چه خواهی کرد؟

 

سردار گفت : آن وقت جانم را فدایت خواهم کرد !

 

فرمانروا از پاسخی که شنید آن چنان یکه خورد که نه تنها سردار و همسرش را

 

بخشید بلکه او را به عنوان استاندار سرزمین جنوبی انتخاب کرد.

 

سردار هنگام بازگشت از همسرش پرسید : آیا دیدی سرسرای کاخ فرمانروا چقدر

 

زیبا بود ؟ دقت کردی صندلی فرمانروا از طلای ناب ساخته شده بود؟

 

همسر سردار گفت : راستش رابخواهی ، من به هیچ چیز توجه نکردم .

 

سردار با تعجب پرسید : پس حواست کجا بود ؟

 

همسرش در حالی که به چشمان سردار نگاه میکرد به او گفت : تمام حواسم به تو

 

بود . به چهره مردی نگاه میکردم که گفت حاضر است به خاطر من جانش را فدا

 

کند!

برگرفته ازسایت وردنیوز

نظرات 3 + ارسال نظر
یک عاشق جمعه 12 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 00:10

واقعاعشق رافقط عاشقان دانند

سالار یوسفی چهارشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 17:25 http://www.antiwomans.blogsky.com

خوش به حال اون سردار.واقعا زن لایقی داشت.برای اون زنی که قدر محبت رو می دونه سزاست جان سپردن.خوش به حالش.

همه زنهالایقندآقای سالارخان یوسفی
چراشماضدزن هستین
هرکاری میکنم وبلاگتون بازنمیشه چرا؟

سالار یوسفی یکشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 17:56 http://www.antiwomans.blogksy.com

سلام دوباره.حقیقتش واقعیت می گه تعداد انگشت شماری هستند که لایق هسنتد.

اما این که وبلاگ من باز نمی شه یا سرعت اینترنتتون پایینه،یا وبلاگ بلاگ اسکای اون لحظه مشکل داشته.
در ضمن:من از انسان های بی ادبی که وقتی نمی تونن حرف حق رو تحمل کنن،شروع می کنن به فحش دادن خواهش کردم که وارد وبلاگم نشند،نه از شما.

به هر روی امیدوارم موفق باشید و برای دیدن وبلاگ من مشکل نداشته باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد