من درد مشترکم مرافریادکن

قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی یاچیزی چنان که ببینی یاچیزی چنان که بگویی من دردمشترکم ...مرا فریادکن

من درد مشترکم مرافریادکن

قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی یاچیزی چنان که ببینی یاچیزی چنان که بگویی من دردمشترکم ...مرا فریادکن

ری را

ری را 

من راه خانه‌ام را گم کرده‌ام ری‌را
میان راه فقط صدای تو نشانیِ ستاره بود
که راه را بی‌دلیلِ راه جسته بودیم
بی‌راه و بی‌شمال
بی‌راه و بی‌جنوب
بی‌راه و بی‌رویا


من راه خانه‌ام را گم کرده‌ام
اسامی آسان کسانم را
نامم را، دریا و رنگ روسری ترا، ری‌را
دیگر چیزی به ذهنم نمی‌رسد
حتی همان چند چراغ دور
که در خواب مسافرانْ مرده بودند!
من راه خانه‌ام را گم کرده‌ام آقایان
چرا می‌پرسید از پروانه و خیزران چه خبر
چه ربطی میان پروانه و خیزران دیده‌اید
شما کیستید
از کجا آمده‌اید
کی از راه رسیده‌اید
چرا بی‌چراغ سخن می‌گوئید
این همه علامت سوال برای چیست
مگر من آشنای شمایم
که به آن سوی کوچه دعوتم می‌کنید؟
من که کاری نکرده‌ام
فقط از میان تمام نامها
نمی‌دانم از چه "ری‌را" را فراموش نکرده‌ام


آیا قناعت به سهم ستاره از نشانیِ راه
چیزی از جُرم رفتن به سوی رویا را کم نخواهد کرد؟


من راهِ خانه‌ام را گم کرده‌ام بانو
شما، بانوْ که آشنای همه‌ی آوازهای روزگار منید
آیا آرزوهای مرا در خواب نی‌لبکی شکسته ندیدید
می‌گویند در کوی شما
هر کودکی که در آن دمیده، از سنگ،‌ ناله و
از ستاره، هق‌هقِ گریه شنیده است
چه حوصله‌ئی ری‌را!
بگو رهایم کنند،‌ بگو راه خانه‌ام را به یاد خواهم آورد
می‌خواهم به جایی دور خیره شوم
می‌خواهم سیگاری بگیرانم
می‌خواهم یک‌لحظه به این لحظه بیندیشم ...!


- آیا میان آن همه اتفاق
من از سرِ اتفاق زنده‌ام هنوز!؟

نظرات 1 + ارسال نظر
اجادسا دوشنبه 18 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 00:34 http://ajadesa.blogsky.com

سلام وبلاگ قشنگی داری نوشتتونم خوندم جالب و قشنگ بود اگه وقت کردی به وبلاگ منم سر بزن ممنون میشم اگه خوشت اومد خواستی اَدم کنی با ماهی سیاه کوچولو اَدم کن اگه اومدی به وبلاگم فقط نظر یادت نره باز ممنون از نوشتهات، موفق باشی خوشحال میشم تبادل لینک داشته باشیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد