ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
ترامن چشم درراهم
شباهنگام
که میگیرنددرشاخ(تلاجن)سایه هارنگ سیاهی
وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم ؟
.
.
.
دران نوبت که بندد دست نیلوفربه پای سروکوهی دام
گرم یاد اوری یا نه ... من ازیادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم
تا از تو ز جور فلک افتادم دور
یکدم دل خویش را ندیدم مسرور
مشتاق توام چون به گلستان، بلبل
محتاج توام چون به صبوحی مخمور
.............................................
گفتی که کیم؟ گوشه نشینی که مپرس
خو کرده به هجر نازنینی که مپرس
می نوش به شادی و تو خوش باش که من
دارم دلی و دل حزینی که مپرس
سلام،
اگر دوست داری از امکانات بیشتری استفاده کنید، از تکنولوژی روز در بلاگ خود بهره برید و آن را به سایت تبدیل کنید، به سایت زیر مراجعه کنید.
http://fa.chonoo.com
این سایت به غیر از امکانات پایه، امکاناتی از قبیل نظرسنجی برای مطالب، ارزیابی مطالب، عضویت برای سایت خویش، گالری تصاویر، آپلود فایل، ایجاد شناسنامه برای کاربران، صندوق پیام در به مانند GMail برای ارتباط بین کاربران، شمارندهای در قدرت GoogleAnalytics و انجمن گفتگو را به رایگان در اختیار شما قرار میدهد.
از اینکه یک بار از این سیستم استفاده میکنید، ممنون.
موفق باشی...
اینهمه شعر از بقیه و اونوقت حتی یه شعر از خودت نیست. آدم باید شعرای خودش رو هم بذاره تو بلاگش!
شاعرنیم وشعرندانم چیست
من مرثیه خوان دل دیوانه خویشم
ممنون ازکامنتی که گذاشتین اما من مثل شماطبع شعروسرودن ندارم وگرنه تنهاآرامشی که درزندگیم داشته ام ازخواندن اشعارحاصل شده.
من با"فروغ" میگریم وبا"شاملو"به وجدمی آیم
"اخوان "راحس میکنم وگلچینهای "سایه" زمزمه هرروزه من است
وبلاگ قشنگی دارین شعرزیررامینویسم براتون درجواب مطلب "روزنه ام رامیخواهم" بعدازاینکه به قول شاملو "پرده درلحظه معلوم فروافتاد"
.
.
.
نگاه کن
که چگونه
فریادخشم من ازنگاهم شعله میکشد
چنان که پنداری
تندیسی عظیم
باریه های پولادین خویش ...نفس میکشد