من درد مشترکم مرافریادکن

قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی یاچیزی چنان که ببینی یاچیزی چنان که بگویی من دردمشترکم ...مرا فریادکن

من درد مشترکم مرافریادکن

قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی یاچیزی چنان که ببینی یاچیزی چنان که بگویی من دردمشترکم ...مرا فریادکن

                       

 

آن سفرکرده که صدقافله دل همره اوست 

هرکجاهست خدایابه سلامت دارش 

نظرات 4 + ارسال نظر
استر چهارشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 15:37 http://tavalode2bre.blogsky.com

سلام دوست عزیز.خوشحال میشم به کلبه من سر بزنی.

حتما
اومدم به کلبه زیبایت سری زدم
موفق باشی وپیروز

سینا پنج‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 16:02 http://ermes3.blogsky.com

سفر به خیر گل من که می روی با باد
زدیده می روی اما نمی روی از یاد!

شیما شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:29 http://www.shimamlj.persianblog.ir

سلام دوست خوبم
ممنون که قدمی در بیراهه های تنهایی ام زدی
از آشنایی با وبلاگت خیلی خرسندم
واقعا وب زیبایی داری بهت تبریک می گم

سالار یوسفی یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 15:08

سلام بهار خانم.اون وقت میگید چرا از دختر ها بدت میاد.یک سر به آخرین مطلبم بزن.اینم لینکش:

http://antiwomans.blogsky.com/1388/05/11/post-41

ببین چه چیز هایی گفنه.شما هم اگر جای من بودی،بدت میومد.موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد